افسانه چهار اژدها
زمان های خیلی خیلی دور، در سرزمین چین، نه رودخانهای وجود داشت و نه دریاچهای.فقط حفره های کوچکی بودند که چند روز آب باران را نگه می داشتند و دوباره خشک میشدند. تنها منبع آب شیرینی که وجود داشت، دریای شرق بود که چهار اژدها در اون زندگی می کردند، و محافظان دریا بودند.قبل از ادامه دادن داستان بگم که توی چین به اژدها لُنگ میگن {ال او ان جی}که البته گاهی هم بصورت ال یو ان جی دیدم.معمولا اسم اژدهاها به این صورته؛ لانگ لونگ، شن لونگ، یا ینگ لونگ.و چون ما داریم این افسانه را به زبان فارسی میگیم، از ترجمه لغوی این کلمات استفاده میکنیم و ترجمه اسم این اژدها را به کار میبریم.
پس گفتیم که ۴ اژدها به نامهای اژدهای قرمز، اژدهای سیاه، اژدهای زرد و اژدهای مروارید، توی دریای شرق زندگی میکردند.این چهار اژدها، خدمتگزار امپراطور جِید jade بودند و به اون خدمت میکردن؛ امپراطور آسمان و زمین و تمام مخلوقات زیرزمین.امپراطور جِید، مردمش را دوست داشت و به دعاهای آنها گوش میداد و هر کاری از دستش بر می آمد برای شادی آنها انجام می داد. برای آنها از آسمون بارون می فرستاد تا کشاورزی کنند و ۴ اژدها را هم توی دریای شرق مامور کرده بود تا مراقب مردمی که از دریا عبور میکنند و ماهیگیرا باشن.همه چیز خوب بود و مردم در صلح و صفا زندگی میکردند، تا اینکه امپراطور با ملکه پری ازدواج میکنه.همسر جدید امپراطور، از اینکه اون وقت زیادی را صرف مردم میکنه حسودیش میشه، پس با استفاده از آهنگ های جادویی تلاش میکنه تا حواس امپراطور رو به خودش جلب کنه.امپراطور بیشتر و بیشتر به آهنگهای همسرش توجه میکنه و کمکم وظایف خودش را فراموش می کنه.روزها میگذره و اون فراموش میکنه به دعاهای مردمش گوش بده و برای آنها بارون بفرسته.
روی زمین همه محصولات خشک شده بودند و زمین کاملا خشکیده بود. مردم گیج شده بودن و نمیدونستن چه اتفاقی داره میوفته. این وضع تا حالا سابقه نداشته و مردم فکر میکردند که شاید امپراطور رو عصبانی کردن، پس با صدای بلند دعا میخونن و امپراطور را صدا میزنند، ولی گوش امپراطور فقط با آهنگهای همسرش پر شده بود.از اون طرف چهارتا اژدها توی آسمون ها مشغول بازی بودند که وضعیت مردم را میبینند. اونها میبیند که که زمین ها در حال خشک شدن هستند و محصولات دارن از بین میرن.مردم هرچی محصول مونده بود را به معابد میارن، اونارو به خدا هدیه میدن می کنند و از خدا می خوان که بارون بباره.
اژدهاها از این وضع تعجب می کنند و نمی دونستن که چرا داره این اتفاق میفته.یکی از آنها میگه شاید مردم بد بودن و خدا داره تنبیهشون میکنه.اون یکی میگه هر چقدر هم بد باشند و هر کاری که کرده باشند، این تنبیه خیلی سنگینیه، باید بریم و از امپراتور برای مردم طلب بخشش کنیم.اینجوری میشه که چهار اژدها به سمت قصر امپراطور در آسمون میرن.وقتی اژدهاها وارد میشن، همسر امپراطور دست از خوندن برمیداره و امپراتور جید از حالت خلسه خارج میشه.امپراطور وقتی ۴ اژدها رو میبینه، داد میزنه که چرا مزاحم ما میشید؟شما باید الان در حال نگهبانی از دریا باشید اما از دستور من سرپیچی کردید و وظیفه خودتون رو فراموش کردید.اژدهای سرخ یه قدم جلو میاد، تعظیم میکنه و میگه، ما ازتون خواهش می کنیم که مردم را ببخشید و قبل از اینکه دیر بشه واسشون بارون بفرستید.امپراطور از شنیدن این خبر ناراحت میشه و میگه باشه فردا باران می فرستم تا محصولات رشد کنند و مردم خوشحال بشن و دوباره آواز بخوانند.۴ اژدها تشکر میکنن و از پیش امپراطور میرن و خوشحال و شاد و خندون برمیگردن.فردا میرسه ولی بارون نمیباره.
روزها میگذره و بازم بارون نمیباره، تا اینکه بعد از ده روز اژدهای سرخ میگه که خودمون باید یه کاری بکنیم، بعدش رو به دریای شرق میکنه و میگه؛ اگه آب دریا را به سمت آسمون اسپری کنیم آبها تبدیل به ابر میشن و بارون می باره و زمین نجات پیدا میکنه.همه از این ایده خوشحال میشن، تا اینکه اژدهای سیاه میگه؛ اما امپراطور این دستور رو بهمون نداده و اگه این کار رو بدون دستور اون انجام بدیم ما را سرزنش می کنه و تنبیه می شیم.اما اژدهای زرد سریع در جوابش میگه ما نمیتوانیم اجازه بدهیم که مردم بمیرند، حتی اگر به قیمت جون خودمون تموم بشه.خلاصه ۴ تا اژدها تصمیم میگیرند تا برای کمک و شاد کردن مردم ایده خودشان را عملی کنند و این کار رو هم می کنند.بارون میباره، زمین ها سیراب میشن، محصولات رشد میکنند و مردم هم دوباره شاد میشن و آواز می خوانن.
وقتی همسر امپراطور صداها رو میشنوه، دست از آواز خوندن میکشه و به امپراتور میگه اژدهایان بدون دستور تو و خودسر کاری انجام دادن، پس باید مجازات شوند وگرنه به زودی هر کس هرکاری که بخواهد انجام میده و دیگه کسی از تو پیروی نمی کنه.امپراطور دستور میده که چهارتا اژدها را پیشش بیارن.وقتی اژدهاها داشتن توضیح میدادند، همسر امپراطور دوباره شروع به آواز خوندن میکنه و امپراتور دوباره تو خلسه میره و صدای توضیحات اژدهاا را نمیشنوه.پس به خدای کوهها دستور میده و میگه چهارتا از بلندترین کوههای خودت رو بیار و هر کدام از این کوهها رو، روی یکی از این اژدها بزار، طوری که هیچ وقت نتونن فرار کنند.خدای کوه ها علیرغم میل باطنی، دستور امپراطور را انجام میده و اینجوری هر اژدها زیر یک کوه زندانی میشه. اما بازهم چهارتا اژدها از کار خودشون پشیمان نبودند و تصمیم میگیرند برای همیشه به مردم خدمت کنند. پس از نیروی جادویی خودشون استفاده می کنند و خودشان را تبدیل به رودخانه های پرآب میکنند.رودخانههایی که از همون کوهی که در اون زندانی بودند، شروع می شن و از درهها و زمینها عبور میکنند و به دریای شرق می ریزن.
اژدهای سیاه تبدیل به رودخانه هیلونگ جیانگ میشه که در شمال شرقی چین جریان داره،
اژدهای زرد در مرکز چین رودخانه زرد یا هوانگهه huanghe رو تشکیل میده،
اژدهای قرمز یا همون لانگ لونگ، رود چانگ جیانگ یا همون یانگتسه رو میسازه،
و در نهایت در جنوب چین رود ژوجیانگ هم توسط اژدهای مرواریدی ساخته میشه.
از خودگذشتگی این چهار اژدها، درنهایت باعث میشه تا مردم این مناطق، دیگه دچار خشکسالی نشن و حتی اگه بارون هم نباره آب رودخانهها میتونه احتیاجات کشاورزان رو تامین کنه.
اژدها در افسانههای چین
این افسانه یکی از افسانه های معروف چین درباره اژدهاست همانطور که دیدید اژدها تو اسطوره ها و افسانه های چینی یک موجود دانا، خردمند و مقدسه که به انسان ها کمک می کنه و این خصلت ها توی اکثر داستان های کهن چینی که درباره اژدهاست وجود دارند.اما برعکس اون، در فرهنگ غرب اژدها بیشتر نماد دیو و دشمن، و پلیدیِ و معمولاً قصد آسیب رساندن به انسان رو داره.از اژدها توی فرهنگ غرب و یا حتی ایران، چه مثالی به ذهنتون میرسه؟ یکم دربارهاش فکر کنید.
اژدها توی چین مورد احترام مردمه و یه جورایی تبدیل به نماد چین شده و شما میتونید هر جایی، و توی هر مراسمی، رد اژدها را پیدا کنید.جالبه خیلی از چینیها اعتقاد دارند که امروزه هم اژدها وجود داره و معتقدن، گاهی خود اژدها این اجازه را میده که دیگران بتوانند با چشمانی که دارند آنها را ببینند.باورها و اعتقاد به اژدها و قدرتهای اونها، آنقدر بین مردم چین ریشه دار و گسترده است که اگر واقعاً کسی میخواد درک درستی از چینی ها داشته باشه، باید اطلاعات خوبی از اژدها در فرهنگ و هنر چین داشته باشد.وقتی میگم اژدها توی همه حوزههای زندگی و باورهای مردم چین حضور داره، قصد اغراق کردن ندارم؛ هنر، ادبیات، تاریخ، مذهب، فلسفه و داستان های فولکلور همگی تحت تاثیر اژدها هستند.
وقتی تصمیم گرفتیم درباره اژدها توی چین تحقیق کنیم و ویدیو بسازیم، راستش تو منابع فارسی نتونستیم یک کتاب یا مقاله کامل درباره اژدها پیدا کنیم.یکی دو تا کتاب درباره اسطورههای چین به فارسی بود که هیچ کدوم به دردمون نخوردند، تا در نهایت یکی از مخاطبین عزیز، کتاب The Chinese Dragon را معرفی کرد که تحقیق جامعی درباره اژدهای چینی بود و به دوستانی که تو زمینه داستان و ترجمه کتاب فعالیت دارند، پیشنهاد می کنم، ترجمه این کتاب میتونه بخشی از کمبود منابع فارسی، برای این موضوع رو جبران کنه. گرچه می دونم ترجمه و چاپ کتاب یک کار زمانبر و پردردسری و سودی نداره، پس بهتره این کار رو، دوستانی انجام بدن که دغدغه و علاقه به این کاردارند.
انواع اژدها
جالبه، با اینکه کلمه اژدها، برای اکثر مردم به یک حیوون اشاره داره، اما حداقل هشت گونه از این موجود تعریف شده که هر کدام یک یا چند ویژگی خاصی دارند که اونا رو با بقیه متفاوت می کنه.قبلا گفتیم که توی زبانچینی لانگ یا لونگ به معنی اژدهاست و اسم اژدها هم همراه با این کلمه میاد.مثلا لانگ وانگ یا شن لانگ یا لی لانگ که نمونههایی از این اژدهاها هستند.مثلا لیلانگ یا بهش چیِلانگ chieh هم میگن، تنها گونه ایه که بال هم داره.بقیه اژدهاها را بر اساس تعداد دست و پا، و یا تعداد پنجهها و کاری که انجام می دهند تقسیم بندی می کنند، که دیگه وارد جزئیات نمیشیم.
ولی نکته جالب دیگه، در مورد موضوع اژدها، اینه که چینی ها عقیده دارند همه اژدهایان دو نوع هستند؛ اونایی که از بدو تولد اژدها بودند و آنهایی که از ماهی به اژدها تبدیل شدند.این گونه دگرگون شده، با جهش از یک آبشار بزرگ در یک رودخانه کوهستانی غربی، به اژدها تبدیل میشوند.هر ساله ماهیهای کپور زیادی به سمت این آبشار، که معروف به دروازه اژدهاس شنا میکنن و فقط تعداد کمی می توانند به سمت بالای آبشار جهش کنند و به طرف آب های بالاتر شنا کنن.اون ماهی هایی که موفق شدند، به اژدها تبدیل میشن.وقتی ماجرا و داستان بین مردم پیچید و معروف شد، به عنوان یک ضرب المثل عامیانه وارد زندگی مردم چین میشه.افرادی که در امتحانات بزرگ سه ساله ادبی قبولمیشن، گفته میشه که دروازه اژدها را پشت سر گذاشتن.این نشون میده که همانطور که کپور، یک ماهی معمولی، ممکنه به اژدهای قدرتمند تبدیل بشه، یه محقق هم میتونه با تلاش به استاد عالی تبدیل بشه.
درسته ماهم تویی فرهنگ و ادبیات خودمون اژدها و داستانهای مربوط به آن را داریم، اما واقعاً با بررسی تاریخی و ادبیات و فرهنگ چین، به این نتیجه رسیدیم که صحبت کردن از چین بدون حرف زدن اژدها واقعاً چیزی کم داره.حتی امروز هم بعد از گذشت قرن ها، هنوز هم مردم توی جشن ها و کارناوالهای شادی خودشان از اژدها استفاده میکنند، اژدهایی که توی چین نماد امپراتور و بخشندگیه و قدرت های زیادی داره؛ مثلا اژدها میتونه به اراده خودش مرئی یا نامریی بشه،یا به هر شکلی که بخواهد در بیاد و تغییر شکل بده و برخلاف ادعاهای غربی، قرار نیست آتیش از دهنش بزنه بیرون و دشمن مردم باشه.این موجود افسانهای که ریشه آن دقیقا معلوم نیست از کجا وارد فرهنگ چینی ها شده، معمولاً نماد امپراطورهای مختلفی بوده، مثلا اژدهای زرد یا طلایی، در دوران منچوها، اژدهای امپراتور بوده و در سلسله قبلی، یعنی مینگ، اژدهای قرمز اژدهای رسمی امپراطور بوده.
یه چند تا نمونه از داستانهای اژدها در ادبیات ایران را اشاره میکنیم و دیگه برنامه را به پایان مبرسونیم؛توی شاهنامه بارها از نبرد با اژدها صحبت شده، رستم در خان سوم با اژدهایی روبرو میشه که از دهنش آتیش بیرون میاد.گشتاسب قبل از نشستن بر تخت پادشاهی، اژدهایی گرگ مانند را در سرزمین غرب روم می کشه و اسکندر شاهنامه، طی سفرش به غرب، اژدهایی را از بین میبره.پهلوانان در ایران معمولاً با کشتن اژدها به طریقی آزادی، نعمت و آب می آوردند، چون اژدهاها معمولا در چاهها بودن و جلوی آب رو میگرفتن. پس میشه نتیجه گرفت اژدها در ایران نماد اهریمن، بدی، خشکسالی و تباهیه و در چین هم که گفتیم نماد چه چیزهاییه و چقدر مقدسه.جالبه مردم چین خودشون رو از نسل اژدها میدانند و معمولاً سال اژدها در طالع بینی چینی سال محبوبی برای بچه دار شدنه و متولدین سال اژدها را با این مشخصات معرفی می کنند؛ با اراده، قویالنفس و آتشی مزاج که اغلب افراد موفقی هستند.
خب دیگه این آخرین قسمت مربوط به پرونده چین بود. تلاش کردیم تو این پرونده، تاریخ و فرهنگ و رسوم و کلا هرچیزی که مربوط به چین میشه رو تا عمقش جلو ببریم و با این کشور بیشتر آشنا بشیم.
امیدوارم مفید بوده باشه.
طبق معمول منابع رو انتهای ویدیو و در توضیحات می نویسیم.
منابع
The Chinese Dragon – L.newton Hayes
مقاله اژدها در اسطوره ها و فرهنگ ایران و چین -راضیه نایب زاده
کتاب اساطیر چین آنتونی کریستی ترجمه باجلان فرخی
کتاب اسطوره های چینی ترجمه عباس مخبر