گاندی

مراقب افکار خود باشید، زیرا آن ها کلمات شما می شوند. کلمات خود را کنترل کنید زیرا آن ها به اعمال شما تبدیل خواهند شد. از رفتار خود مراقبت کنید زیرا آن ها عادت های شما می شوند و مراقب عادات خود باشید زیرا آن ها به ارزش های شما تبدیل خواهند شد. ارزش های خود را درک کرده و در آغوش بگیرید، زیرا آن ها به سرنوشت شما تبدیل می شوند. مهاتما گاندی
مدت زمان ویدئو : 25:22
پخش ویدیو

گاندی

مهندس کارامچاند گاندی که شاعر رابینات تاگور، لقب گاندی رو بهش داد در 1862  یعنی همون سالهایی که هندوستان مستعمره ی انگلیس بود؛ به دنیا اومد.خانواده گاندی پیرو دین هندو بودن.پدر او فرماندار منطقه خودش بود و مادرش هم زنی مقدس که بیشتر عمر خودش رو روزه میگرفت و پیرو آیین وینشو بود.مادر گاندی گیاه خوار بود.

 

کودکی گاندی

گاندی فرد خجالتی ای بود و به همین دلیل هم از مدرسه خوشش نمی اومد؛ به حدی که بخاطر عملکرد ضعیفش در مدرسه پدرش رو به مدرسه فراخوانده بودن اما پدر واکنشش چه بود؟به معلم گاندی گفت:قرار نیست همه بچه ها از همون ابتدا باهوش وزرنگ باشن و خیلی از اون ها در سال های بعدی موفق‌تر میشن.

گاندی یک پسر خجالتی! سر به راه و کاملا مطیع خانواده و قوانینش بود تا اینکه تصمیم میگیره یکی از دوستانش رو با آیین هندو آشنا کنه؛اما خودش بیشتر تحت تاثیر دوستش قرار میگیره و برای اولین بار در عمرش  لب به گوشت میزنه و سیگار کشیدن رو امتحان میکنه! به حدی که برای خرید گوشت و سیگار از برادر و خدمتکار خونه دزدی میکنه ! البته که روح لطیفش با این موضوع کنار نمیاد و از عذاب وجدان به فکر خودکشی میفته ولی جرات انجامش رو نداشته پس تصمیم میگیره برای پدرش نامه بنویسه و ابراز پشیمانی خودش رو اعلام میکنه و پدر در کمال آرامش اون رو میبخشه! و اینجاست که گاندی درس بزرگی از این رفتار پدرش میگیره.در اون زمان با تولد هر فرزند برایش دختری رو نشون میکردن گاندی ما هم مستثنی نبود! اما بخت یارش نبود و دو دختری که خانواده براش نشون کرده بودن در کودکی میمیرن. و این میشه که گاندی در 13 سالگی با دختری هم سن خودش به نام کاستروبای ازدواج میکنه. و حاصل این ازدواج 4 فرزند پسر میشه.

در سالهای آخر دبیرستان پدر گاندی فوت میکنه و در نتیجه وضعیت معیشتی خانواده رو به بد شدن پیش میره؛ ولی گاندی قبول نمیکنه که بعنوان جانشین پدر مشغول به کار بشه و تصمیم میگیره بره دنبال آرزوش یعنی حقوق دان شدن. اونم کجا؟ انگلیس … در ابتدای بازگو کردن این مطلب برای خانواده؛ مادرش که زنی مذهبی بوده با اشاره به اینکه انگلیسی حلال و حروم نمیشناسن! و گوشت میخورن و مکان مناسبی نیست … مخالفت خودش رو اعلام میکنه اما گاندی بالاخره دل مادر رو بدست میاره و راهی انگلیس میشه.اول ورود به لندن گاندی یه دست کت و شلوار شیک واسه خودش میخره و تمام تلاشش و میکنه مثل یک انگلیسی حرف بزنه.در همین بین کم کم با کتابهای دینی آشنا میشه و حتی  درمورد اسلام و مسیحیت مطالعه میکنه و واقعا هم تحت تاثیر این ادیان قرار میگیره اما هیچ وقت تغییر مذهب نمیده؛ولی دوباره به گیاهخواری روی میاره.سال 1891 گاندی فارغ التحصیل میشه و وقتی برمیگرده به هندوستان متوجه میشه چند هفته قبل مادرش فوت کرده و پسر اولش هم 4 سالش شده و وضعیت معیشتی خانواده اصلا خوب نیست! پس تصمیم میگیره برای کار به بمبئی بره ولی هیچ چیز خوب پیش نمیره و در اولین جلسه دفاعش از شدت خجالت غش میکنه!در نهایت نماینده یک شرکت تجاری بهش پیشنهاد میده بعنوان وکیل و مشاور حقوقی بره آفریقای جنوبی. شرایط بد مالی باعث میشه این پیشنهاد رو قبول کنه.

 

گاندی در آفریقای جنوبی   1893-1915

ورود به آفریقا نقطه ی عطف زندگی گاندی بود؛ چرا که بعد از اون فعالیت های اجتماعی و سیاسی و روحیه ی  مطالبه گری در گاندی نمایان شد. اونم زمانی که گاندی برای حل یکی از پرونده هاش بلیط قطار درجه یک میگیره و مدیر قطار بخاطر رنگین پوست بودنش با بی ادبی به واگن درجه سه منتقلش میکنه.

بعد این ماجرا مهاتما و با دیدن وضعیت نابسامان هندی های مقیم آفریقا متوجه میشه که بی عدالتی ای که در حق خودش اتفاق  افتاده در قبال وضعیت هندی های مقیم آفریقا خیلی مسئله ی کوچکی بوده!پس تصمیم میگیره با هندی ها و مسلمانان آفریقایی صحبت کنه!و یک هفته بعد همین ماجرا بصورت عمومی و علنی اولین سخنرانیش رو در مورد تبعیض نژادی انجام میده.این حوادث، باعث میشه تصمیم بگیره وکیل هندی های آفریقای جنوبی بشه و برای گرفتن حق هندی‌ها مبارزه کنه، البته مبارزه بدون خشونت که اسمش رو گذاشته بود ساتیاگراها.توی آفریقای جنوبی اندیشه و عقاید گاندی شکل میگیره و به پشتوانه مردم، انقدر مبارزاتش رو ادامه میده تا این که هندی ها میتونن حقوق حداقلی خودشون رو بدست بیارن. توی این راه کتک میخوره، تهدید به قتل میشه و چندین بار زندان میوفته، ولی از موضعش کوتاه نمیاد و مبارزه خودش رو ادامه میده. تفکر فلسفی، و بدور از خشونت گاندی، در اروپایی ها هم نفوذ کرده بود و رفتارهای به ظاهر متمدنانه اون هارو زیر سوال برده.در نهایت گاندی  بعد از 22 سال زندگی در افریقای جنوبی در سال  1915 در دومین سال جنگ جهانی اول و در سن 46 سالگی به هند برمیگرده. اون که برای بهتر کردن وضعیت اقتصادی خودش به افریقا جنوبی رفته بود، موقع برگشت تهی دست بود و هیچ ثروتی برای خودش نداشت.

مبارزات گاندی در هند

گاندی 22 سال از وطن دور بود و میشه گفت اصلا کشوروش رو نمیشناخت. پس تصمیمی میگیره بعد از ورود به هند در اون سفر کنه تا با مردم و فرهنگش بیشتر آشنا بشه؛ اما در این سفر متوجه میشه که مردم همانند هندی های آفریقای جنوبی  در فقر گرسنگی و بیماری بسر میبرن!بعد از پایان جنگ جهانی اول، بخاطر کمک در جنگ و فرستادن سربازان هندی به ارتش بریتانیا، هندی ها انتظارداشتن تا آزادی بیشتری در امور داخلی و سیاسی خودشون داشته باشن اما در همون ابتدا انجمن سلطنتی قانون گذاری انگلیس، قانون رولات (Rowlatt) رو تصویب میکنه.(طبق این قانون پلیس اجازه داشت هر هندی که بر ضد دولت محلی یا دولت انگلستان حرفی بزنه و یا چیزی بنویسه، بدون هیچ دلیلی، دستگیر، محاکمه و به زندان بندازه.) کسانی که محکوم می شدند مجبور به سپردن اوراق بهادار هنگام آزادی بودند و از شرکت در هرگونه فعالیت سیاسی ، آموزشی یا مذهبی منع  می شدن!گاندی این قانون رو خلاف عدالت  و اصل ازادی  و مخرب حقوق ابتدایی فرد میدونسته و گروه خودش رو علیه این قانون بسیج میکنه. و در نهایت گاندی بخاطر مخالف علنی با این قانون به زندادن میفته. درگیری بین مردم معترض و دولت ادامه پیدا میکنه تا اینکه یک پلیس انگلیسی کشته میشه.گاندی با شنیدن این موضوع 3 روز روزه میگیره تا مردم آگاه بشن و دست از خشونت بردران. بعد از فروکش شدن خشم مخالفان قانون تصویب شده تصمیم میگیرن برای اعتراض جلوی( باغ جالیان والا در شهر اَمریتسار) جمع بشن. مردم بدون سلاح که برای حقوق اولیه خودشون اومده بودن، به دستور ژنرال انگلیسی (ریجینالد دایر) در 13 اوریل 1919 قتل عام میشن. این واقعه یکی از خونین‌ترین وقایع دوران استعمار امپراتوری بریتانیا بر شبه قاره هند بود.واکنش گاندی به این فاجعه چی بود؟

{گاندی از مردم خواست وارد فاز عدم همکاری با انگلیس بشن یعنی چه جوری؟ قطع معامله و رابطه با انگلیسی‌ها، بایکوت اجناس انگلیسی و تحریم و مدارس و موسسات آموزشی و مشاغل انگلیسی؛ که با استقبال فوق العاده مردم روبرو شد …}

گاندی به مدت 7 ماه در سراسر هند سفر میکرد و سیاست عدم همکاری رو به مردم تعلیم میداد. توی این دوران، دانشجویان و معلم های زیادی هم با ترک مدارس و دانشگاه به کمک گاندی برای اموزش این سیاست به روستاهای دور افتاده و بدون ارتباطات میرفتن. اون از مردم میخواست لباس های خارجی نپوشن و خودشون لباس بدوزن و خودش هم در طول روز، مشغول بافتن لباس بود و جز ردای سفید ساده ای که داشت، چیزی نمیپوشید.هزاران نفر به گاندی پیوسته بودن و هرچیزی که رنگ و بوی غیر هندی داشت از خودشون دور میکردن و حتی دیگه داشتن مدال و نشان از دولت انگلیسی هند، نه‌تنها نشان سربلندی و غرور نبود، بلکه اون رو مثل مهربندگی بیگانه‌ها بر پیشونی خودشون می‌دونستن. این شرایط، و سرپیچی از قوانین مدنی انگلیسی هارو کم کم  ترسونده بود در سال 1922 گاندی یه 6 سال زندان محکوم میشه اما بعد از دوسال بدلیل تحصن و اعتصاب غذا راهی بیمارستان میشه و بعد هم از زندان آزاد میشه.

در مدتی که گاندی در زندان بود انگلیس با سیاست تفرقه اندازی خودش ،کاری کرد که مسلمانان و هندوها باهم درگیر بشن و خب بخاطر همین اتفاقات، گاندی در جایی نقل کرده که: «به راستی که جهالت چه بیدادگری ها و جنایت ها می آفریند و چه دردناک است که انسان ها دشمن شناخته شده ی خود را رها کنند و به تحریک همان دشمن به جان هم بیفتاند.»با دیدن این اختلافات گاندی به مدت 5 سال دست از فعالیت های سیاسی میکشه و تمام نیروی خودش رو برای وحدت مسلمان ها و هندوها به کار میگیره.در اواخر سال 1929 میلادی گاندی به سیاست برمیگرده و به حزب کنگره ملی  قطعنامه ی رو پیشنهاد میده که به موجب این قطعنامه، کسب استقلال و ازادی تنها هدف عالی حزب اعلام میشه.از سال 1930 تکاپو گاندی شدت میگیره و برای مبارزه و احیای هویت ملی هندی ها و استقلال وطنش با تدبیر بیشتری جلو میره. هر از گاهی، برای اعتراض، روش جدیدی رو پیش می‌برد.مثلا:در ماه مارس 1930، مهاتما با 78 نفر از همراهانش، برای اعتراض به قانون نمک که میگفت هندی ها حق برداشت و فروش نمک رو ندارن به سمت سواحل دریا راهپیمایی میکنن.این راهپیمایی به رژه نمک معروف میشه.اونها  380 کیلومتر رو در مدت 24 روز پیاده طی می‌کنن! در طول مسیر مردم بیشتری به این راهپیمایی اضافه میشدن جوری که وقتی به ساحل رسیدن چند ده‌هزار هندی همراه اونها به ساحل بودن. گاندی وقتی به ساحل میرسه یه مشت نمک برمیداره و و با این کارش قانونی که برداشت و بهره‌برداری نمک توسط هندی‌ها رو ممنوع می‌کرد زیرپا میذاره و میگه: من با این نمک در مقابل امپراتوری انگلستان ایستاده ام. بیایید با هم برای پیروزی حق بر قدرت تلاش کنیم. و ملت هند ازین پس اجازه نخواهد دادکه دولت خارجی منابع غنی و طبیعی سرشار کشور مارا به تاراج ببرد و خود ملت در فقر و سیه روزی زندگی کنند.مردم هم شروع به برداشت نمک کردن و اون رو جلوی چشم انگلیسی ها میفروختن. پلیس به مردم حمله میکنه و عده ی زیادی دستگیر و زنذانی میشن. یک ماه بعد از این اتفاق هم خود گاندی به جرم زیرپا گذاشتن قانون دستگیر و زندانی میشه. علاوه بر اون جواهر لعل نهرو و بقیه سران حزب کنگره ملی هم به زندان میفتن.

انگلیسی ها که دیگه واقعا کلافه شده بودن و نمیدونستن با این پیر مرد نیمه برهنه‌ی سرتراشیده ، نحیف و تهی دست شجاع و نترس چیکار کنن، متوجه میشن که تنها راه حل اینکه باهاش مذاکره کنن پس اونو برای مذاکره به لندن دعوت میکنن.در نوامبر 1930 ، گاندی با کشتی راهی انگلستان میشه و در کنفرانس لندن شرکت می‌کنه. وقتی به حضور پادشاه میره، اطرافیان ازش میپرسن که آیا با همین مقدار لباس میخوای بری پیش پادشاه؟اونم جواب میده که: پادشاه شما به اندازه دوتامون لباس پوشیده.یکسال بعد دور دوم مذاکرات در لندن برگزار میشه که در این مذاکرات گاندی برای تحقق خواسته هاش شکست میخوره و اعتراضات شدیدی در هند راه میفته که حتی جواهر لعل نهرو هم طی این اعترضات دستگیر میشه. انگلستان قصد داشت در قانون اساسی یک ماده‌ای رو اضافه کنه که براساس اون انتخابات جداگانه بین هندوها و مسلمون‌ها و حتی مردمی که در طبقه‌بندی اجتماعی هندوستان به نام نجس‌ها بودن برگزار بشه.گاندی شدیداً منتقد سیستم طبقاتی در هند بود تو مذاکرات احساس کرده بود که انگلیس قصد داره با هدف لطمه زدن به یکپارچگی هندوستان و جدایی و تفرقه بین مسلمونا و هندوها، قانون اساسی این کشور رو تغییر بده.مهاتما برای به همین خاطر نامه ای به نایب السلطنه میزنه و میگ برای عتراض به این تصمیم تا پای مرگ روزه میگیره.انگلیس که از عواقب این کار باخبر بودن فعلا بیخیال این تصمیم میشن.او در سخنرانی‌هایش برای حمایت از طبقه “نجس ها” سخن می‌گفت که توسط جامعه بسیار پست تلقی می شدند. مهاتما کارهای زیادی انجام داد تا این لقب “نجس” رو از بین ببره و به مردم نشون بده که همه با هم برابرن. . گاندی، نجس‌ها رو هاریجان به معنی فرزند خدا می‌خونه تا این لقب نجس‌ها از روی‌ اونها برداشته بشه

 

حوادث بعد از جنگ جهانی دوم

با شروع جنگ جهانی دوم بریتانا با اعلامیه ای بدون مشورت سیاستمداران هند، مشارکت هند در این جنگ رو اعلام میکنه.گاندی و مردم هند در قبال این حرکت دست به اعتراض میزنن و در سال 1942 دوباره به زندان میفته!در سال 1943 مجدد اختلاف بین مسلمانان و هندوها بیشتر میشه و گاندی برای ایجاد دوستی بین اونها روزه میگیره.روزه گرفتن های طولانی گاندی رو خیلی ضعیف کرده بود اما اتفاق بدتری که در این سال  براش میفته از دست دادن همسرش (کاستوربا)بود.همسری که در تمام هدف ها کنار گاندی ایستاد و حتی به خاطرش به زندان رفت.متاسفانه با وجود همه تلاش ها ی مهاتما برای متحد کردن مردم سرزمین هند  انگار زور تفرقه و اختلاف بیشتر بود.2سال بعد از جنگ جهانی دوم بخاطر مشکلات زیاد و هزینه‌ای که نگهداری هند برای بریتانیا داشت، تصمیم میگیره تا از هندوستان خارج بشه .سرانجام در 15 اوت 1947  هند با تجزیه به دو کشور هندوستان و پاکستان آزاد و مستقل میشن. و بالاخره تلاش های گاندی و مردم هند به نتیجه میرسه.

ترور مهاتما گاندی

30ام ژانویه 1948 مهاتما گاندی برای دعا و عبادت، به عبادتگاه میره و مردم زیادی هم کم کم دورش جمع شده بودن و شادی میکردن و فریاد میزدن مهاتما مهاتما.گاندی  با لبخند به مردم سلام میداد در همین حین یه جوونی به سمت گاندی میره و در برابر گاندی زانو میزنه و ادای احترام میکنه و گاندی هم ابراز محبت میکنه اما اون جوون اسلحه‌اش رو بیرون میاره و به قلب گاندی شلیک می‌کنه و به زندگی این رهبر بزرگ هند در 78 سالگی پایان میده. اما به‌نظرتون چرا یک هندی باید، گاندی رو ترور کنه؟

 

به پاس خدمات و تلاش‌های مهاتما گاندی، سازمان ملل متحد ( 2 اکتبر ) روز تولد اون رو، روز جهانی دوری از خشونت نام گذاری میکنه تا از این طریق نام این رهبر بزرگ رو زنده نگه داره.

 

فهرست مطالب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *