دلیل چندین فرقه شدن اسلام چیست؟

پس از رحلت پیامبر اسلام، اختلافات مختلفی در جامعه اسلامی شکل گرفت که منجر به پیدایش فرقه‌های متعدد شد. این اختلافات از مسئله جانشینی پیامبر آغاز و به مباحث عمیق کلامی مانند جبر و اختیار، ایمان و کفر کشیده شد. در این مقاله به بررسی تاریخی علل این انشعابات و مهم‌ترین مکاتب شکل گرفته می‌پردازیم.
مدت زمان ویدئو : 17:29
پخش ویدیو

بررسی تاریخی علل انشعاب در اسلام؛ از اختلافات سیاسی تا مکاتب کلامی

تاریخ اسلام گواه شکل‌گیری فرقه‌های متعددی است که هر کدام ادعای حقانیت داشته‌اند. در روایتی از پیامبر اسلام نقل شده که امت ایشان به هفتاد و سه فرقه تقسیم خواهند شد و تنها یکی از این فرقه‌ها اهل نجات خواهد بود. فارغ از صحت این روایت، امروزه شاهد تحقق این پیش‌بینی هستیم. اما چه عواملی باعث این انشعابات شد و چرا مسلمانان نتوانستند وحدت اولیه خود را حفظ کنند؟

نخستین اختلاف؛ مسئله جانشینی پیامبر

تا زمانی که پیامبر اسلام در قید حیات بودند، اختلاف چندانی میان مسلمانان وجود نداشت. ایشان به عنوان رهبر جامعه اسلامی به سؤالات پاسخ می‌دادند و مرجع حل اختلافات بودند. اما با رحلت پیامبر در سال یازدهم هجری، نخستین و مهم‌ترین اختلاف بر سر مسئله جانشینی ایشان شکل گرفت. گروهی با استناد به واقعه غدیر خم معتقد بودند علی‌ابن ابی‌طالب باید جانشین پیامبر شود، در حالی که گروه دیگر اعتقاد داشتند تعیین خلیفه باید از طریق شورا و انتخاب مردم صورت گیرد. این اختلاف نظر اولیه، زمینه‌ساز شکل‌گیری دو گروه اصلی شیعه و اهل سنت شد.

ظهور خوارج و مرجئه؛ چالش ایمان و کفر

با به خلافت رسیدن عثمان و قتل او، فتنه اول در جامعه اسلامی شکل گرفت و جنگ‌های داخلی آغاز شد. در جریان این درگیری‌ها، گروهی به نام خوارج شکل گرفتند که در ابتدا یک گروه سیاسی-نظامی بودند اما به تدریج به یک فرقه مذهبی تبدیل شدند. خوارج اعتقاد داشتند هر کس گناه کبیره انجام دهد از دایره ایمان خارج و کافر محسوب می‌شود. در مقابل آنها، گروه مرجئه قرار داشتند که ایمان را از عمل جدا می‌دانستند و معتقد بودند گناه تأثیری در ایمان فرد ندارد. این اختلاف نظرها به تدریج عمیق‌تر شد و فرقه‌های جدیدی از دل این تفکرات شکل گرفت.

مسئله جبر و اختیار؛ سومین چالش بزرگ

بحث آزادی و اختیار انسان در عمل، سومین چالش بزرگ جامعه اسلامی بود. در این زمینه، گروهی به نام قدریه اعتقاد داشتند انسان در اعمال خود آزاد و مختار است، در حالی که گروه جبریه معتقد به جبر و عدم اختیار انسان بودند. این مسئله زمانی اهمیت بیشتری پیدا کرد که مشرکان برای توجیه شرک خود به مشیت الهی استناد کردند و گفتند اگر خدا می‌خواست، ما و پدرانمان مشرک نمی‌شدیم. این چالش به یکی از مباحث مهم کلامی تبدیل شد و زمینه را برای ظهور مکاتب کلامی فراهم کرد.

معتزله و اشاعره؛ عقل‌گرایی در برابر نص‌گرایی

با گسترش مباحث کلامی، دو مکتب مهم معتزله و اشاعره شکل گرفتند. معتزله که واصل بن عطا بنیانگذار آن بود، عقل‌گرایی را مبنای تفکر خود قرار داد و معتقد بود می‌توان در مسائل اعتقادی از عقل کمک گرفت. این گروه در دوران خلافت عباسی، به‌ویژه در زمان مأمون به اوج قدرت رسیدند. در مقابل، اشاعره که توسط ابوالحسن اشعری پایه‌گذاری شد، راه میانه‌ای را در پیش گرفت. آنها منبع اعتقاد را کتاب و سنت می‌دانستند اما برخلاف اهل حدیث، استفاده از استدلال و منطق را در اصول دین جایز می‌شمردند.

این اختلافات در مسائل کلامی باعث شد مسلمانان در بینش اسلامی وحدت خود را از دست بدهند و به تدریج فرقه‌های متعددی شکل بگیرد. امروزه این تقسیم‌بندی‌ها هم در حوزه فقه (مانند مذاهب حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی و جعفری) و هم در حوزه کلام و اعتقادات وجود دارد و هر کدام پیروان خاص خود را دارند.

منابع:

  • آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی – رضا برنجکار
  • کلیات علوم اسلامی،کلام – عرفان – حکمت الهی

 

آدرس کانال یوتیوب دروازه تاریخ

صفحه اصلی

فهرست مطالب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *