باباجان غفوروف، نامی که برای بسیاری از تاجیکها نه تنها یادآور یک شخصیت سیاسی، بلکه نماد احیای فرهنگی و تاریخی ملت تاجیک است. در این مقاله، به بررسی زندگی و دستاوردهای این شخصیت برجسته میپردازیم که از روستایی کوچک در خجند قدیم برخاست و به یکی از تأثیرگذارترین چهرههای تاریخ معاصر تاجیکستان و آسیای میانه تبدیل شد.
زندگی و آغاز فعالیتهای سیاسی غفوروف
باباجان غفوروف در 31 دسامبر 1908 در روستای اسپیسار، نزدیک شهر باستانی خجند (که امروزه به نام او شهر غفوروف نامیده میشود) به دنیا آمد. او در خانوادهای با وضعیت اقتصادی دشوار رشد کرد و از سن هشت سالگی مجبور به کار در خانههای ثروتمندان شد. با این حال، غفوروف همزمان به تحصیل در مکتب روستا ادامه داد و از مادرش، که زنی باسواد و شاعر بود، تأثیر زیادی پذیرفت.
در دوران جوانی، غفوروف وارد سازمان جوانان کمونیست شد و به سرعت در مسیر پیشرفت سیاسی قرار گرفت. او پس از تحصیل در دورههای عالی حقوقشناسی در سمرقند، به وزارت دادگستری راه یافت و سپس وارد دنیای روزنامهنگاری شد. استعداد و پشتکار غفوروف باعث شد تا در سال 1946، در سن 38 سالگی، به مقام دبیر اول کمیته مرکزی حزب کمونیست تاجیکستان برسد – اولین تاجیکی که به این جایگاه دست یافت.
دستاوردهای سیاسی و فرهنگی غفوروف
دوران رهبری غفوروف بر تاجیکستان با چالشها و دستاوردهای مهمی همراه بود. او با مهارت توانست منافع جمهوری تاجیکستان را در ساختار پیچیده اتحاد شوروی حفظ کند. یکی از مهمترین اقدامات او، بهبود روابط با جمهوری همسایه ازبکستان بود. غفوروف با درایت دیپلماتیک خود توانست در دیداری تاریخی با عثمان یوسفوف، دبیر اول حزب کمونیست ازبکستان، تنشهای موجود را کاهش دهد و زمینه همکاری بیشتری را بین دو جمهوری فراهم کند.
علاوه بر فعالیتهای سیاسی، غفوروف هرگز علاقه خود به تاریخ و فرهنگ را کنار نگذاشت. او حتی در اوج فعالیتهای سیاسی، به مطالعه و پژوهش در زمینه تاریخ تاجیکستان ادامه داد. در سال 1949، نسخه اولیه کتاب “تاریخ مختصر خلق تاجیک” را منتشر کرد که بعدها به کتاب مشهور “تاجیکان” تبدیل شد. اشتیاق او به علم و تحقیق، باعث شد تا دانشمندان و اساتید بزرگ را دور هم جمع کند و آکادمی علوم جمهوری سوسیالیستی تاجیکستان را راهاندازی کند.
میراث علمی غفوروف: کتاب “تاجیکان” و فعالیتهای پژوهشی
در سال 1956، غفوروف از سمت خود در حزب کمونیست تاجیکستان کنارهگیری کرد تا تمام وقت خود را به فعالیتهای علمی اختصاص دهد. او به ریاست انستیتوی شرقشناسی آکادمی علوم اتحاد جماهیر شوروی منصوب شد، سمتی که تا پایان عمر در آن باقی ماند. در این دوره، غفوروف نقش مهمی در گسترش مطالعات خاورشناسی در اتحاد شوروی داشت.
مهمترین دستاورد علمی غفوروف، انتشار نسخه نهایی کتاب “تاجیکان” در سال 1972 بود. این کتاب که حاصل سالها پژوهش و مطالعه بود، تاریخ تاجیکان را از دوران باستان تا قرن بیستم به تفصیل بررسی میکرد. غفوروف در این کتاب نه تنها به بررسی تاریخ سیاسی پرداخت، بلکه جنبههای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی تاریخ تاجیکان را نیز مورد توجه قرار داد. این کتاب در زمانی منتشر شد که هویت تاریخی تاجیکان مورد تردید قرار گرفته بود و برخی حتی وجود یک ملت مستقل تاجیک را انکار میکردند.
تلاشهای غفوروف برای حفظ زبان و فرهنگ فارسی
غفوروف علاوه بر تلاش برای احیای هویت تاجیک، دغدغه حفظ و گسترش زبان فارسی را نیز داشت. او در سفری که در اواخر عمر به ایران داشت، بر اهمیت حفظ زبان فارسی تأکید کرد. غفوروف معتقد بود که خطر بزرگ برای زبان فارسی این است که در برخی مناطق، افراد تمایل دارند آگاهانه به زبانی غیر از فارسی صحبت کنند.
او به وضعیت زبان فارسی در مناطق مختلف از جمله کشمیر، افغانستان و ایران اشاره کرد و نگرانی خود را از کاهش تعداد فارسیزبانان در برخی مناطق ابراز داشت. غفوروف تلاش کرد تا ارتباط بین دانشمندان و متفکران فارسیزبان را تقویت کند و به این منظور، سفرهایی به ایران و دیگر کشورهای فارسیزبان انجام داد.
باباجان غفوروف در 12 ژوئیه 1977 درگذشت، اما میراث او همچنان زنده است. امروز در تاجیکستان، او به عنوان یکی از مهمترین شخصیتهای ملی شناخته میشود و کتاب “تاجیکان” او همچنان به عنوان یک اثر مرجع در مطالعات تاریخ و فرهنگ تاجیک مورد استفاده قرار میگیرد. رئیس جمهور تاجیکستان، امامعلی رحمان، بارها از غفوروف به عنوان یکی از معماران هویت ملی تاجیک یاد کرده و کتاب “تاجیکان” را “شناسنامه واقعی ملت تاجیک” خوانده است.
منابع:
- تاجیکان (جلد اول و دوم) – باباجان غفوروف
- زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی باباجان غفوراف – انجمن آثار و مفاخر فرهنگی
- شماره 49 هفته نامه «تاجیکستان» چاپ دوشنبه (تصویر جلد روزنامه رو هم قرار بده.
آدرس کانال یوتیوب دروازه تاریخ