افسانه سه برادر
افسانه سه برادر چیه؟ و مربوط به چه دوره ای از تاریخ چین میشه؟بیاید واسه کسایی که انیمیشن رو ندیدن یا داستان رو نمی دونن، این موضوع روی یه مروری بکنیم.اگه قسمت دوم تاریخ چین رو دیده باشید، توی اون ویدیو درباره امپراتوری هان صحبت کردیم، و گفتیم که سال های پایانی این امپراتوری، سالهای هرج و مرج و درگیری و شورش بود.شورشهایی مثل کلاه زردها، یا زرد سربندها.
بعد هم گفتیم که با انقراض امپراتوری هان، دوره سه پادشاهی شروع میشه و قلمرو امپراتوری تجزیه میشه.حالا این داستان سه برادر، درباره حوادث این سالهاس و شرایط اون روزها را توصیف میکنه.توی اون دوران، سه تا مبارز و دلاور به اسمهای، لیو ِبی، گوان یو، و ژانگ فِی که از شرایط کشور ناراضی بودن، با همدیگه پیمان برادری می بندند تا با کمک هم، عدالت را به کشور برگردونن.وقتی این سه تا پیمان برادری میبندن، کشور دو تیکه شده بود و سائو سائو که نخست وزیر سلسله هان بود، برای خودش حکومت وی رو توی شمال چین تاسیس کرده بود.از اون سمت هم، سون چوآن در جنوب، پادشاهی وو رو راه انداخته بود.این سه تا برادر هم، مبارزات خودشون رو از غرب چین شروع میکنن و یک قلمرو جدید، به اسم پادشاهی شو در غرب تاسیس میکنن.لیو بِی پادشاه این حکومت میشه، و دوتا دلاور دیگه، ژنرالهای ارتش اون میشن.دشمن اصلی لیوبی هم سائو سائو بود که حکومت را از امپراتوری هان گرفته بود و این وضع را به وجود آورده بود.قلمروی شو از اون دوتا کوچکتر بود، اما از آنجایی که قهرمان داستان بودند، معمولاً با نقشه های جنگی فوق العاده و شجاعت سربازانشون، قدرت بالایی داشتند و توی جنگها پیروز می شدن.مهمترین پیروزی و جنگشون هم، مربوط به جنگی میشه که به جنگ صخره سرخ معروفه. از داستان این جنگ هم فیلم سینمایی ساخته شده. فیلمی باهزینهی بسیار بالا که موقع اکران، رکورد فروش و هزینه رو توی چین به نام خودش میزنه.توی این جنگ، لیو بِی و سون چوآن، با هم علیه ارتش میلیونی سائو سائو متحد میشن و با تعداد افراد کمتری که داشتن، ارتش اونو شکست میدن.
ولی چیزی که این بخش از تاریخ چین را برجسته کرده، داستان جنگها و شگردها و تاکتیکهای جنگیه که بین این سه قلمرو رخ میداد.توی یکی از این جنگها، نیروهای لیو بِی تیری برای کمانهاشون نداشتن و عملا تیرهاشون تموم شده بود. توی این شرایط چندتا قایق رو به سمت کشتیهای ارتش دشمن میفرستن. دشمن که فکر میکنه اینا برای حمله اومدن، به سمتشون تیراندازی میکنه و تیرهای پرتاب شده دشمن، اونها توی قایقها جمع میشن و اینجوری مشکل مهمات و تیرها برای تیر و کمان حل میشه.از این دست داستانها و شگردها برای توصیف این جنگها خیلی زیاده و درسته که جنگها توسط افراد شجاع و باهوش پیش میرفتن و ماجراهای جذابی را میساختن، ولی جنگ، در افسانه سه برادر ماجرای اصلی نیست.نکته اصلی این داستان رو میتونیم، رفاقت و رفتار این سه تا برادر بدونیم. از خودگذشتگی که برای هم میکنن، یا احترامی که برای دشمنشون قائلن و اصول خودش رو به بهانه جنگ زیر پا نمیزارن.مثلا اونجایی که گوآن یو، به خاطر مهماننوازی، اجازه میده تا دشمنش، یعنی سائو سائو، صحیح و سالم بره و کاری باهاش نداره و منتظر میمونه تا توی میدون جنگ باهاش مبارزه کنه.
اما این افسانه سه برادر رو بیشتر می تونیم یه حماسه بدونیم، حماسهای که با ترکیب تاریخ و داستان و افسانه، روایتی نیمه تاریخی و نیمه افسانهای بیان میکنه که خیلی خوب توی ذهن مخاطبین و مردم مونده.