مائو تسه دونگ هم از نوع شخصیتهای کاریزماتیکی بود که در قرن بیستم تعدادشان کم نبودند.
رهبرانی که با وجود اشتباهات و خطاهای عظیم، همچنان به عنوان انسانهای بزرگ و نوابغ بی چون و چرا ستایش شده، و میشوند در کتاب «مائو، داستان ناشناخته» خانم جانگ چَنگ و همسرشان جان هالیدی، که مورخ و نویسنده معروفی هم هست، مائو رو دیکتاتوری ستمگر معرفی میکنن، اما با این وجود باز هم مردم چین هر ساله در سالروز تولد مائو، به دهکده شائوشان، محل تولد او میرن تا زادگاه اونو مثل قدیسی زیارت کنن.
مائو در دوره سلطنت سلسله چینگ و یا همون منچوها به دنیا آمده بود. چین در این دوره اوضاع اسفناکی را تجربه میکرد. فساد تمامی ارکان مملکت را گرفته بود و همه چیز آشفته بود. فقر بیداد میکرد و ضعف و سستی تا جایی پیش رفته بود که کشور پهناور چین، که روزگاری در خاور دور، امپراتور وسیعی بود، در برابر سربازان سرزمین آفتاب تابان، یعنی ژاپن توانایی دفاع از خودش رو نداشت. در همین دوره بود که ژاپن به چین حمله کرد و جنایات زیادی انجام داد و به قولی، از کشتهها پشته ساخته بود.