سرنوشت قاتل امیرکبیر

قاتل امیر کبیر که بود و چه بلایی سرش آمد؟
مدت زمان ویدئو : 13:34
پخش ویدیو

سرنوشت قاتل امیرکبیر

اول اینکه وقتی امیر و خونواده‌اش به باغ فین کاشان منتقل میشن، عزت‌الدوله، همسر امیر، از ترس سو قصد به امیر، هیچ‌وقت اونو ترک نمی‌کنه و هرجا که امیر می‌خواست بره، به همراه اون می‌رفت.حتی از ترس مسموم کردن، به امیر اجازه نمی‌داد که هر غذایی رو بخوره و اگه غذایی واسشون میاوردن، اول خودش اونو تست می‌کرد و بعد به امیر میداد. شهامت و فداکاری عزت‌الدوله در این روزها، نشانگر عشقی بود که بین اونها وجود داشت. عشقی که بعد از مدتی زندگی بین اونها به وجود اومده بود.اگه خاطرتون باشه گفتیم که اختلاف سنی زیادی داشتن و ازدواجشون بخاطر مسائل سیاسی بود. اما در نهایت عاشق همدیگه شدن و عزت الدوله اینجوری برای همسرش فداکاری می‌کرد.بعد از قتل امیر، اونو در همون کاشان دفن کردن اما بعدا به اصرار عزت‌الدوله، جسد اونو به کربلا منتقل کردن و الان مقبره امیرکبیر در شهر کربلا و در حرم امام حسین (ع)ِ.نکته‌ای که شاید خیلی از ما ایرانی‌ها ندونیم که یکی از بزرگترین مفاخر ملی‌مون کجا دفن شده.

بعد از مرگ امیرکبیر اتفاقات زیادی برای همسر وفادار اون افتاد.ملک‌زاده خانم خواهر تنی ناصر‌الدین شاه و دختر مهدعلیا و محمدشاه قاجار، که لقب عزت‌الدوله داشت، تا آخرین روزها همدم و یار امیرکبیر موند. توی قسمت قبل گفتیم که از اون دوتا دختر هم داشت که یکی از اون‌ها به اسم تاج الملوک بعدها همسر مظفرالدین شاه شد و محمدعلی شاه قاجار هم فرزند همین تاج الملوکه.

جاستین شیل، وزیر مختار انگلیس که خودش هم از مجریان نقشه عزل امیر بود، درباره عزت الدوله اینجوری می‌نویسه: « ثبات اراده و خوی استوار ی که در همه مدت نشان داد، شاید در هیچ زن ایرانی دیده نشده باشد، چه رسد به افراد فاسد خاندان قاجار که به آن تعلق دارد.»آرتور دِ گوبینو فرانسوی هم میگه عزت‌الدوله در بازگشتش از سفر، در نخستین دیدارش هرچی فحش بوده به ناصرالدین شاه میده.اما بعد از مدتی به اجبار مهدعلیا و ناصرالدین شاه، با نظام الملک ازدواج می‌کنه.، حالا این نظام الملک کی بود؟

پسر صدراعظم جدید میرزاآقاخان نوری، همون دشمن امیر کبیر.بعد از مدتی، وقتی میرزاآقاخان نوری از صدراعظمی عزل میشه، نظام الملک هم به همراه پدر تبعید میشه و یکبار دیگه عزت‌الدوله به دستور ناصرالدین شاه از نظام‌الملک هم جدا میشه که اینبار خود عزت‌‌الدوله هم راضی بوده. حالا در ادامه سرگذشت میرزاآقاخان صدراعظم رو هم تعریف می‌کنیم، اما قبلش سرگذشت همسر امیرکبیر رو تا انتها بگیم.

بعد از جدا شدن، دوباره به اجبار و اصرار مهد علیا، عزت‌الدوله با عین الملک که ازمقامات عالیرتبه دربار بود ازدواج می‌کنه. کلا به نظرم شاهزاده بودن اصلا چیز بیخودیه! چون حتی ازدواجت هم سیاسی میشه!بعد از مرگ عین‌الدوله هم برای چهارمین ازدواج، با یحیی خان مشیرالدوله ازدواج می‌کنه و درنهایت در سال ۱۲۸۴ خورشیدی از دنیا میره و در اصفهان دفن میشه.

سرگذشت یکی از تاثیرگذارترین زن‌های تاریخ ایران، بعد از مرگ امیر کبیر چی شد؟

منظورمون مهد علیا یا ملک جهان خانم هست. مهد علیا مادر ناصرالدین شاه، زنی باهوش و جاه طلب و سیاستمدار بود که در کشته شدن امیرکبیر نقش مهمی داشت. بعد از امیرکبیر، مهد علیا در دخالت در سیاست دستش بازتر بود و قدرت بیشتری کسب کرد. حرف و حدیث درباره او خیلی زیاد هست! زنی که گفتیم تا زمان رسیدن ناصرالدین شاه به تهران، چهل روز کشور رو اداره کرد.

ملک‌جهان خانم آخرین زن در تاریخ ایرانه که لقب مهدعلیا رو می‌گیره، لقبی که مخصوص مادر صاحبان قدرت و شاهان در ایران بوده. این لقب اولین بار در دوره تیموریان به گوهرشاد بیگم داده شد و بعد از اون در دوره صفویه برای مادران شا‌هان استفاده شد. ولی بعد از ملک‌جهان خانم دیگه این لقب برای کسی استفاده نشد.مهد علیا در سن ۷۰ سالگی میمیره و در قم دفن میشه.

میرزا آقاخان نوری، صدراعظم جدید، ملقب به اعتمادالدوله، مهد علیا و حاج علی خان مراغه‌ای، فراشباشی دربار، همون کسی که حکم قتل امیرکبیر برای اون صادر شده بود تا امیر رو به قتل برسونه، عوامل اصلی قتل امیر کبیر بودن.حاج علی خان و میرزاآقا خان با هم یار و هم قسم شده بودن تا آخر با هم باشن. توی دوره صدارت میرزاآقاخان، برای انگلستان دوره پیشرفت و تحکیم نفوذ سیاسی و اقتصادی و نظامی در ایران بود و اونچه که سفیران این دولت می‌خواستن، در ایران انجام میشد. شاید مساله جدایی هرات، مهم‌ترین اتفاقی بود که در دوره صدارت میرزاآقاخان افتاد. در نهایت بعد از هفت سال به دلیل فساد و رانت خواری و آشفتگی که بر کشور حاکم کرده بود، از صدارت عزل و بعد تبعید شد.

میرزا آقاخان پس از عزل از صدارت، به ملک خود در روستای آدران رباط کریم رفت. ناصرالدین ‏شاه حتی لقب «اعتمادالدوله» را از او گرفت. میرزا آقاخان حتی مجبور می‏شود ملک خودش در آدران را که دارای عمارت نسبتاً عالی بود و هنوز هم آثار آن باقی مونده رو به دولت واگذار کند. او سالهای پایانی عمر خودش را به حالت تبعید در یزد و اصفهان و قم سپری کرد. و نهایتا در سال  ۱۲۴۳ خورشیدی، در ناکامی و بدبختی درگذشت.

بعد از عزل میرزاآقاخان، حاج علی خان، یعنی قاتل امیرکبیر هم عزل میشه و به گلپایگان تبعید میشه. اما مهد علیا وساطت می‌کنه و اونو از تبعید خارج می‌کنه و با لقب ضیاالملک به حکومت خوزستان می‌فرسته. مهدعلیا در نامه‌ای که به حاج علی‌خان می‌فرسته، میگه:پیر شده‌ای، خجالت بکش. چقدر گرد الواطی می‌گردی. من برای حکومت تو ریش و گیس گرو گذاشتم. امّا تو هنوز دست بردار نیستی.

سفیران انگلیس و روس هم درباره این اشخاص اظهار نظرهایی کردن که خیلی جالبه. مثلا شیل، وزیر مختار انگلیس گفته است: «در رسوائی و فرومایگی مادر شاه و فراشباشی، قاتل امیرنظام، هر چه گفته شود باز کم است.»در نهایت حاج علی خان هم در تابستان ۱۲۴۶ شمسی میمیره.

این سه شخصیت بعد از کشتن امیرکبیر بازهم از او بدگویی می‌کردن، مهدعلیا اونو پدرسگ خطاب می‌کنه و حاج علی خان اونو مردکه خطاب می‌کنه و میرزاآقاخان هم برای شاه اینجوری می‌نویسه:بحمدالله که میرزاتقی‌خان غیر مرحوم، به درک واصل شد.جواب همه این‌ها رو رابرت کرزن، منشی سفارت انگلیس در عثمانی که در معاهده ارزروم امیرکبیر رو می‌شناخت اینجوری میده:میرزاتقی خان متهم به هیچ گناهی نبود. شاه با کشتن خیانت‌کارانه او، یکی از شریف‌ترین و پاکدامن‌ترین خدمتگزارانش را به تحریک رسواترین و فرومایه‌ترین افراد معدوم ساخت.

در اون زمان دولت به دروغ گفت که امیرکبیر براثر بیماری مرده.اما حالا بعد از مرگ امیر، نوبت غمخواری سفارت‌خانه‌ها و اعتراض رسمی دولت‌ها و بدگوئی روزنامه‌های فرنگ بود.رابرت واتسون  انگلیسی میگه که فاجعه اعدام میرزا تقی‌خان نفرت فوق‌العاده شدید همه اروپا را علیه دولت ایران برانگیخت. شاه و صدراعظم ناگزیر اعتراض‌ها و نکوهش‌های خشم آلود دولت‌های خارجی را علیه حکم قتلی که در کاشان اجرا شده بود را می‌شنیدند.بجز روزنامه‌ها، انگلستان طی نامه‌ای رسمی و خشن، اعتراض خودش رو به این قضیه نشون میده و این عمل رو ننگین و وحشیانه توصیف می‌کنه.

انگلستان تهدید اگه این قتل‌های سیاسی ادامه داشته باشه، دولت انگلستان موضوع قطع رابطه سیاسی با ایران رو بررسی می‌کنه. ترس انگلیسی‌ها هم بیشتر از این بود که عباس میرزای نائب السلطنه، برادر ناصرالدین شاه که تحت حمایت انگلیسی‌ها بود رو هم به قتل برسونن. بخاطر همین به شدت دولت ایران رو تهدید کردن.اما از اون سمت دولت روسیه فقط بصورت شفاهی تذکراتی رو به دولت ایران منتقل کرد.

بعد از کشته شدن امیر، شاه هم از دستور خودش پشیمون میشه، اما دیگه کار از کار گذشته بود.

اگه خاطرتون باشه تو قسمت قبل گفتیم که امیرکبیر از یک سماورساز اصفهانی حمایت می‌کنه تا محصولات خودشو به تولید انبوه برسونه.جالبه قتل امیرکبیر، روی این بنده خدا هم تاثیر میذاره و دولتی‌ها بعد از امیرکبیر پیش اون میرن تا تسهیلاتی که امیرکبیر به اون داده بوده رو بگیرن.اونهم چون همه تسهیلات حمایتی که دریافت کرده بوده توی کار زده بوده تا کارگاه رو گسترش بده، نمی‌تونه همه وجه رو بلافاصله برگردونه و درنتیجه،استاد هنرمند رو دور بازار می‌گردونن و با چوب بر سر و روش میزدن تا مردم رحمشون بیاد و پول بدن  تا قرض خودشو پرداخت کنه. از اون ضربه‌هایی که به سرش زدن، نابینا میشه و بقیه عمرش رو به گدایی مشغول میشه. تا سال‌ها زنده میمونه و سرگذشت خودش رو برای دیگران تعریف می‌کنه.این هم نتیجه توجه به هنرمند و تولید داخلی در دولت میرزاآقاخان نوری …

امیدوارم از این سری ویدئوهای امیرکبیر، نمیگم لذت برده باشید! میگم درس گرفته باشیم!! و بفهمیم وقتی کسی واقعا داره کار درستی انجام میده، حتی اگه به ضرر ماس، سنگ جلو پاش نندازیم و اجازه بدیم کمک کنه تا جامعه بهتر بشه.

فهرست مطالب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *