اطلاعات کلی
مدتیه داریم درباره بحث ژنتیک اقوام ایران مطالعه میکنیم، و در همین بین، به یک مقاله برخورد کردیم که تو سال ۲۰۱۹ منتشر شده و تو این ویدئو می خواهیم این مقاله و نتایج آن را بررسی کنیم.این مقاله، ۱۱ تا قوم یا گروه ساکن در ایران، که شامل عربهای ایران، آذری ها، بلوچها، گیلکها، کردها، لرها مازنیها، فارسها، ساکنین جزایر خلیج فارس، سیستانیها و ترکمن ها میشه رو مورد پژوهش قرار داده و آنها را از لحاظ ژنتیکی مقایسه کرده.
نتایج منتشر شده توی این مقاله، که بعضی از آنها از تحقیقات قبلی گزارش شدن، واقعاً شگفت انگیزند.مثلاً یکی از نتایج اینه که مطالعه روی ۴۳ نفر از یک جامعه زرتشتی در هند و پاکستان، نشون میده که این افراد، قرابت نزدیکتری با مردم ایران و قفقاز امروزی دارند تا با مردم آسیای جنوبی. جالبتر اینکه همین نمونه، شباهت بیشتر و قوی تری به نمونههای دیانای های باستانی ایران داره تا جمعیت امروزی ایران و در ادامه هم این نکته را با وقایع تاریخی، مثل مهاجرت قرن هفتم اعراب به ایران و بقیه مهاجرتها و اختلاطهای ژنتیکی همسو میدونه. از این دست نتایج خیلی توی این مقاله هست، ولی قبل از بیان تمام نتایج و نکات این مقاله،باید اول چندتا نکته رو یادآوری کنم.
اگه از مخاطبین قدیمی کانال باشید، احتمالا خاطرتون هست که ما اوایل درباره اقوام ویدئوهایی ساختیم. درباره کردها و ترکها، ترکمنها و ارامنه، و واقعاً قصد داشتیم درباره تمام اقوام تحقیقات جامعی انجام بدیم، اما بعد از مدتی متوجه شدیم هنوز، همه اقوام، خودمون رو برتر از دیگران می دونیم و هنوز بحث های قومیتی میتونه یک چالش بزرگ باشه.به خاطر همین کلا سعی کردیم این بحث های تاریخی قومیتی رو دنبال نکنیم، چون برای خود ما، انسانیت و رفتار خود شخص، مهم تر از قومیت و رنگ و نژاد و مذهبه. اما این مقاله، دوباره ما را وارد داستان قومیتها کرد، اون هم به شکلی علمی. طوری که نتونستیم درمقابلش مقاومت کنیم و داریم این ویدئو رو میسازیم.
این مقاله تو سال ۲۰۱۹ در مجله PLOS Genetics چاپ شده، مجلهای با ایمپکت فاکتور یا ضریب تاثیر ۵.36. البته برای رتبه بندی و اعتبار سنجی مجلات فاکتورهای دیگهای هم مثل H.index و SJR وجود داره که زیاد بهشون نمیپردازیم و وارد جزئیات نمیشیم اما به طور خلاصه میتونم بگم که مجله اعتبار علمی خوبی داره که این مقاله رو چاپ کرده و در تدوین خود مقاله هم، ۳۰ نفر از اساتید دانشگاه های تهران، گرگان، کرمان، زابل، کرمانشاه، قزوین، بندرعباس، شیراز، آلمان و استرالیا، همکاری داشتن و با کمک همدیگه توانستند این مقاله را به سرانجام برسونند. پس حرفی که توی این مقاله زده میشه، حرف صاحب نظران و اساتید دانشگاه هاست. البته اینو هم میدونیم که برای چاپ مقالات توی چنین مجلات علمی، چه سختیهایی در داوریها انجام میشه. پس فکر میکنم نتایج این مقاله شک و شبهه خیلی کمی داشته باشد و از هر لحاظ میشه بهش اعتماد کرد. با این وجود، اگه شما نکته جدیدتری درباره این مسائل پیدا کردید، میتونید از طریق بخش نظرات بهمون بگید تا بتونیم در ادامه این مطالب رو کامل تر کنیم. اما حالا دیگه برگردیم سر وقت حرفی که مقاله میخواد بگه.
نویسنده همون ابتدای مقاله، میگه که ایران علیرغم وسعت، موقعیت جغرافیایی، و تاثیر فرهنگی گذشته، متاسفانه مطالعات ژنتیکی زیادی دربارهاش انجام نشده. نویسنده، ارتفاعات ایران رو چهارراه مهاجرتهای انسانی میدونه، مهاجرتهایی مثل حرکت گروههایی از زبانهای هند و اروپایی به سمت جنوب، مثل سکاها، مادها و پارسها، هجوم اعراب در قرن هفتم میلادی، و ورود ترکزبانها از آسیای مرکزی.
در نتیجه مهاجرتها، انشعابات داخلی، اختلاط، و بقیه عوامل، جمعیت امروزی ایران، شامل گروههای قومی، مذهبی و زبانی متعددیه که جدیداً دیگران، نمیخوام واژه دشمنان رو استفاده کنم! اما این دیگران، میشن همونهایی که از ضعف و اختلاف بین اقوام ایران سود میبرن و هدفشون جدایی بین مردم هست. خلاصه میدونیم این اختلافات برای دیگران، منافعی داره اما از اونجائیکه فعلاً موضوع بحث ما نیست، بهش نمیپردازیم.
توی این آزمایشات تقریبا از هر قومیت ۱۰۰ نفر انتخاب شدند و در مجموع از هزار و ۶۹ نفر در این آزمایش استفاده شد.اینکه این آزمایشات چه جوری انجام شدن و این افراد چطور انتخاب شدن رو اصلا بهش نمی پردازیم. چون یک بحث تخصصی هستند و ما هم که چیزی از ژنتیک نمیدونیم، پس به بررسی نتایج بسنده میکنیم و فقط نتایج آزمایش رو مرور میکنیم.
اولین موردی که دربارهاش صحبت میکنیم، اینه که، همونطور که توی تمام نمودارها هم می بینیم، از ۱۱ گروهی که بررسی شدن هفت گروه به شدت همپوشانی دارند که نویسنده به این هفت گروه، CIC یا Central Iranian Cluster یا خوشه مرکزی ایرانیان میگه. عربهای ایرانی، آذریها، گیلکها، کردها، مازندرانیها، لرها و فارسها، همون هفت گروهی هستند که گفتیم از لحاظ ژنتیکی همپوشانی شدیدی دارند.
اما چهار گروه بلوچها، سیستانیها، ترکمنها، و جزیره نشینان خلیج فارس، به عنوان جمعیتهایی در هم آمیخته، متفاوتتر از خوشه مرکزی ایرانیان یا همون هفت گروه مرکزی بودند. البیته اینجوری هم نیست که اون چهار گروه کلا جدا باشن و هرکدوم از یک نژاد کاملا جدا باشن. بلوچها و سیستانیها دوباره با هم همپوشانی زیادی دارن اما دوتا گروه دیگه، یعنی ترکمنها و جزیرهنشینان خلیج فارس، نسبت به بقیه تفاوتهای بیشتری از لحاظ ژنتیکی دارن. اما با تمام این تفاوتها، حتی این چهار گروه هم، همیشه جهت گیری به سمت خوشه مرکزی دارن.
اما وقتی همین دیانایها رو با دادههای جهانی مقایسه میکنن، این خوشه مرکزی ایرانی ها در مقیاس جهانی و در مقایسه با بقیه مردم، با اروپاییها در یک خوشه قرار میگیرند. همونطور که توی این نمودار هم میبینید، ایرانیها و اروپاییها از نظر ژنتیک شباهتهای بسیار زیادی دارن. میبینید که چه تفاوتی هم بین ژنتیک ایرانیها و آفریقاییها و مردم آسیای جنوبی و اهالی شرق آسیا وجود داره.
ولی یک طبقه بندی و نمودار جالب دیگه، این نموداره، نموداری که افراد را بر اساس مناطق جغرافیایی مقایسه میکنه. توی این نمودار و براساس گفتههای مقاله، میبینیم که ترکمنهای ایران از لحاظ ژنتیکی شباهت زیادی به مردم آسیای مرکزی دارند و بلوچ ها و سیستانیها علاوه بر اشتراکاتی که با خوشه مرکزی ایرانیان دارن، شباهتهایی هم با پاکستانیها و دیگر مردم جنوب آسیا دارند. جالب تر از اون اینه که، عرب های ایران با بقیه عربهای غرب آسیا و شمال آفریقا، از لحاظ ژنتیکی متفاوت هستند.
اما یک مقایسه دیگه توی این نمودار خیلی جالبه، محققین ایندفعه اومدن و براساس مذهب افراد رو مقایسه کردن و دیدن که، آشوریها و یهودیهای ایرانی، علاوه بر اینکه اشتراکاتی با خوشه مرکزی ایرانیان دارن، شباهتهای زیادی هم به مردم خاورمیانه، یعنی غرب آسیا و شمال آفریقا دارن. در حالیکه زرتشتی ها از لحاظ ژنتیکی کاملاً در مرکز خوشه مرکزی ایرانیان قرار می گیرند.
تحلیل اصل و نسب اقوام ایرانی
کلاً اینجوری مقالات و مطالعات خیلی جالبن، توی این تحقیقات، یک سری داده خام که اینجا همون نمونه های ژنتیکی هستند وجود داره و محققین میتوانند این نمونه ها رو با نمونه های دیگه مقایسه کنند. این آزمایشات و مقایسهها نشون میدن که این هفت گروه تشکیل دهنده CIC یا همو خوشه مرکزی ایرانیان، یک اصل و نسب مشترک دارند و همونطور که توی این نمودار هم میبینیم.
درصد کمی از ژنتیک این گروه با جمعیت اجدادی بقیه گروه ها مشترک هستند. واسه اینکه نمودار رو بهتر متوجه بشید، این رنگ سبز، که میبینید توی این هفت گروه CIC بیشترین اشتراکات و درصد شباهت رو داره، همون ژنتیک ریشه و اصل و نسب مشترک این گروههاست و مثلا برای ترکمنها که میبینید رنگ قرمز بیشتر از رنگ سبز دیده میشه، یعنی اصل و نسب ترکمنهای ایران، بیشتر شبیه دیانای ترکها است.
پس بقیه چهار گروه این مطالعه، یعنی بلوچها، سیستانیها، ساکنین جزایر خلیج فارس و ترکمنها از نظر درجه اختلاط با جمعیتهای اجدادی یا همون نیاکان مختلف، متفاوت با CIC هستند.
اما نکته جالب تر اینجاست که وقتی این دادهها را با دیتاست جهانی مقایسه کردن، متوجه شدن که توسکانیها هم که فکر میکنم منطقهای در ایتالیا باشه، جد مشترک با ایرانیها دارند، اما هنوز جایی درباره نحوه این ارتباط نخوندم و داستان این شباهت رو نمیدونم، لطفا اگه کسی در این باره اطلاعی داره حتما بهمون بگه. حالا که روی این نمودار هستیم، یک نکته دیگه رو هم بگم، گرچه به ژنتیک ایرانیها مربوط نیست، اما شاید واستون جالب باشه. از روی این بخش نمودار، میشه هجوم نیاکان از جمعیتهای آسیایی رو روی فینها یا همون فنلاندیها متوجه شد، نکتهای که واسه من جالب بود.
رابطه زمانی-مکانی ایرانیهای موجود با نمونههای DNA باستانی
این داستان ژنتیک و آزمایشات، وقتی جالبتر شد که متوجه شدم یکسری DNA های باستانی، از اقصی نقاط دنیا وجود داره. حالا این محققین اومدن تمام این ۱۱ گروه رو که انتخاب کردن با این دیانایهای باستانی مقایسه کردن. اون هم در دوره های مختلف.یک بار با دی ان ای های بین ۳ هزار و ۳۵۰ تا هزار و ۲۵۰ پیش از میلاد، و یکبار با نمونههای دیانای دوره نوسنگی یعنی دوره پیش از ۳۳۵۰ قبل از میلاد.
اما نتیجهای که می گیرند اینه که نشانه هایی برای مهاجرت قابل توجه، برای گروه های CIC یا همون هفت گروه پیدا نمی کنند. به طور کلی، به نظر میرسد که این هفت گروه حداقل در ۵۰۰۰ سال گذشته توسعه کاملاً مستقلی رو تجربه کردند.اما یه نکته دیگه، اینکه نمونه های ایرانی دوره نوسنگی اولیه از تپه حصار و غرب ایران، با نمونههای ساکنین امروزی جزایر خلیج فارس همپوشانی دارد، در حالیکه نمونه های عصر مفرغ از تپه حصار، روندی به سمت CIC یا همون هفت گروه داره که این احتمالا نشان دهنده اختلاطهای مداوم بین این گروه هاست.
برای من خیلی نکته جالبی بود، اینکه بدونم از تپه حصار، که یکی از قدیمیترین اکتشافات و مکان های باستانی ایرانه، dna ، هم از دوره نوسنگی اولیه و هم دیانای هایی از عصر مفرغ وجود داره و اینکه این DNAها رو میشه با مردم امروزی مقایسه کرد که نتیجه این مقایسهها رو هم گفتیم.
اما خب وقتی آدم به تمام دیتاستها دسترسی داشته باشه، میتونه تحقیقاتش رو کاملتر کنه، یعنی همین کاری که نویسندههای مقاله انجام دادن. اونا اومدن ژنتیک این ۱۱ گروه از مردم ایران امروزی رو با DNAهای باستانی بقیه مناطق دنیا هم مقایسه کردن و دیدن که توی هر دو دوره باستانی که اشاره کردیم، یعنی همون نوسنگی اولیه و عصر مفرغ، نمونههای ساکنین جزایر خلیج فارس با نمونههای DNAهای باستانی کشف شده از آسیای مرکزی، همپوشانی زیادی دارن.
یعنی DNA ساکنین امروزی جزایر، شبیه مردم ۴-۵ هزار سال پیش ساکن در آسیای مرکزیه. نکته جالبیه، ولی یک بدی که این مقالات تخصصی دارند، اینه که برای عوام، مثل من، توضیح کامل نمی دن. مثلاً من انتظار داشتم از این جمله یک نتیجه گیری هم بکنه، میتونست بگه که، میشه فهمید مردم امروزی جزایر، از آسیای مرکزی مهاجرت کردند، یا اجدادشان متعلق به اون مناطقه یا …
یا اینکه مردم این مناطق، در طول تاریخ با هم اختلاطهایی داشتند، یا هر نتیجه دیگهای که میشد گرفت، اما این محققین هیچ نتیجهای نگرفتن و فقط گفتند که این نمونهها، همپوشانی دارند. پس ما هم هیچ نکتهای اضافه نمیکنیم و میگیم همپوشانی دارن و خودتون هر نتیجهای صلاح دونستین بگیرین. پس یه جورایی پایان باز و اصغر فرهادی طور، بریم سر وقت بحث بعدی
البته این نکته رو هم میدونیم که، نتیجه گرفتن از یه سری اطلاعات، نیاز به بررسی دادههای متفاوت تاریخی دیگه هم داره و به این راحتیها و بدون داشتن شواهد و مدارک تائید کننده، نمیشه یه موضوعی رو مطرح کرد. اما خوب چه کنیم که برای ما مخاطب عام، این بیان نتیجه در یک جمله، میتونه جالب تر باشه. مثلا فکر کنید تو یه مهمونی نشستیم و بعد همه توجهات رو به خودمون جلب میکنیم که آااای مردم، میدونید اجداد ساکنین جزایر خلیج فارس از شهر دوشنبه تاجیکستان اومدن؟ تازه خودمون هم یکی دوتا نکتهای که دوس داریم رو هم به اون نتیجه اضافه میکنیم و هی اینور و انور میگیم و اینجوری میشه که تو یه جمعی تبدیل میشیم به دانای کل، کسی که خیلی اطلاعات و نتیجههای یک جملهای میدونه.
شواهدی برای پذیرش چندین رویدادپذیرش زبان
زبانهاییکه این ۱۱ قوم ایرانی به آنها صحبت میکنند، به سه خانواده تقسیم میشه، خانواده آفریقایی- آسیایی یا سامی- عربی، خانواده زبانهای آلتایی که میشه ترکی، ترکمنی و آذری و خانواده هند و اروپایی که شامل بقیه میشه، مثل فارسی و لری و کردی و بقیه.
بررسی این تنوع زبانی و ارتباط اون به علم ژنتیک، خیلی نتایج جالبی داره. نکته جالبش اینجاست که، عربهای ایران و آذریهای ایران، با این که هر کدام یک زبان کاملاً متفاوت، از یه خانواده زبانی کاملا متفاوت صحبت می کنند، ولی از نظر ژنتیکی به هم خیلی شبیه هستند. و گفتیم که CIC یا خوشه مرکزی ایرانیان رو تشکیل میدن.
باز از اون طرف،بلوچها، سیستانیها و ساکنین جزایر خلیج فارس، با اینکه زبونشون از خانواده زبانهای هند و اروپاییه، اما از لحاظ ژنتیکی با بقیه گروه های ایرانی که جزو خانواده زبانهای هندواروپایی هستن، اشتراک کمتری دارند. و اینجا، همونجاییکه مقاله دوباره میگه که اینا نشون میده توی ایران، پدیده پذیرش زبان صورت گرفته.
در مجموع این مقاله، دید خیلی خوبی درباره ژنتیک و زبان اقوام ایرانی واسمون داشت. میدونم باز هم یه عده میان و میگن که فلان قومیت، فلان برتری رو داره، ما ال کردیم و اونا بل کردن و از این دست حرف و حدیثها. و متاسفانه این داستان قومیت و بحث و جدل اون ادامه پیدا میکنه. بحث و جدلی که هیچ دانشی پشت اون نیست و حتی واقعا نمیشه مطمئن بود، منی که فکر میکنم ترک هستم، یا کسی که فکر میکنه کرده، چقدر از لحاظ ژنتیکی هم، شبیه ترکها یا کردهاست؟ گرچه این نکته از نظر خودم اصلاً مهم نیست، اما بزارید این مثال رو اینجوری بگم:چند وقت پیش یکی از دوستان که در خارج از ایران زندگی میکنه، به همراه خانمش میرن تست ژنتیک میدن و نتایج آن را واسه من هم میفرستن.
همسر این دوست ما، ترک خراسان بود، یعنی پدر و مادرش از ترکهای بجنورد بودند. نتیجه تست dna ، به این صورت بوده که ۵۶ درصد دی ان ای این خانوم نزدیک به مردم آسیای غربی که همین منطقه ایران و ترکیه است شبیهه، چهارده و شش دهم درصد شبیه مردم آسیای جنوبیه، چهارده و دو دهم درصد شبیه مردم آسیای مرکزی، هشت و هشت دهم درصد، شبیه مردم ایرلند و اسکاتلند، و شش و چهار دهم درصد هم با دیانای مردم خاورمیانه مشترکه.
این نتایج رو داشته باشید تا نتایج تست همسر این خانم یا دوست خودمون رو هم بررسی کنیم. این دوست ما، مادرش از ترکهای بجنورد و پدرش از اهالی شمال ایرانه و نتیجه تست DNA ایشون نشون میده، از لحاظ ژنتیکی ۸۱ و سه دهم درصد شبیه مردم آسیای غربی یا همین ایران و ترکیه است، و چهارده و شش دهم درصد هم شبیه مردم آسیای جنوبیه.
جالبه که شرکت هیچ اطلاعی نداشته که DNA چه کسانی را دارد تست میکنه، یعنی ملیت و اطلاعات خاصی از این دوستمون و همسرش نداشته و بر اساس نتیجه تست این اشتراکات رو نشون داده.
فکر میکنم این آزمایش در خارج از ایران، آزمایش مرسومی باشه و افراد زیادی احتمالاً چنین آزمایشات ژنتیکی را انجام داده باشند، البته مطمئن نیستم. لطفاً اگه هر کدام از شما چنین آزمایشاتی را انجام دادید خیلی خوشحال میشم که از طریق کامنت ها یا از طریق آیدی HistoryGateAdmin توی تلگرام، نتایج آزمایشات تون رو واسمون بفرستید تا بتونیم بررسی دقیق تری هم داشته باشیم.
توی این مقالهای که بررسی کردیم، روشهای اجرا و انتخاب افراد رو هم نوشته و توضیحات و جزئیات بیشتری هم داره که ما تلاش کردیم فقط نتایج کلی را بیان کنیم، اما اگه هر کدومتون علاقه دارید خود مقاله را هم در کانال تلگرام به آدرس TheGateofHistory قرار میدیم تا بتوانید از آن استفاده کنید. در پایان، قصد ندارم که نصیحت کنم، اما یک بار دیگه میگم، بیاین معیارهامون رو انسانیت و اخلاق خود شخص قرار بدیم نه قومیت و رنگ و نژاد و مذهب.