وستفالی یا پیمان وستفالی (Treaty of Westphalia)
این پیمان، جنگ سی ساله (۱۶۱۸-۱۶۴۸) و جنگ های ادیان (۱۵۴۸-۱۵۵۵) را به پایان رساندو تقسیم قدرت در اروپا را تأیید کرد . اصل تساوی سیاسی کشورها را به جای اصل تسلط مطلق یکی از معتقدات مذهبی تثبیت کرد. این اصل تساوی، به معنای قبولی هر کشور به عنوان یک جامعه مستقل و حاکم بر خودش بود.
پیمان وستفالی همچنین به کشورها اجازه داد تا در مذاهب خود آزادی عمل داشته باشند و مسئلهٔ انتخاب مذهب از مسائل داخلی آنها شد. این پیمان در واقع به تأیید اصل “سوئیس بزرگ” که به معنای توافق و همکاری مذهبی میان طوایف مختلف بود، کمک کرد.
این اصل(سوئیس بزرگ) در مورد توافق و همکاری بین طوایف و مناطق مختلف در کشور سوئیس است.سوئیس، کشوری است که از نظر فرهنگی، زبانی و دینی بسیار تنوع دارد. این تنوع ناشی از وجود چندین طایفه بزرگ است که هر کدام از آنها زبان، فرهنگ و هویت خاص خود را دارند. در چارچوب اصل سوئیس بزرگ، این طوایف و مناطق مختلف توافق و همکاری میکنند تا در کنار یکدیگر زندگی کنند و مشکلات را به صورت مساوی حل کنند.
این اصل به معنای احترام به هویتها و فرهنگهای مختلف است و تلاش میکند تا توازن و تعادل در بین طوایف را حفظ کند. در این راه، دولت سوئیس سیاستها و ساختارهایی را ایجاد کرده است که به تضمین حقوق طوایف و مناطق مختلف و همچنین حل و فصل صلحآمیز اختلافات کمک میکند.
اصل سوئیس بزرگ به عنوان مثالی از مدل مدیریت تنوع فرهنگی و زبانی شناخته شده است و یکی از عوامل استحکام و استقرار طولانیمدت کشور سوئیس محسوب میشود.
پیمان وستفالی نه تنها تأثیرات بلندمدت زیادی روی سیاست خارجی اروپا داشت، بلکه به عنوان اولین مثال از یک پیمان صلح که در آن تمامی جنبههای مذاکرات در یک کنفرانس جمع شد، مدلی برای صلحهای بعدی شد.