پایان کار هلند در ایران

پایان کار هلندی ها در ایران چطور اتفاق افتاد؟
مدت زمان ویدئو : 11:46
پخش ویدیو

هلند

ما قبلا در مورد اینکه هلند چطور تبدیل به یک قدرت بزرگ دریایی شده بود صحبت کردیم و حالا میخواهیم ببینیم این قدرت بزرگ چطور وارد ایرانِ دوره‌ی صفوی شد.از اونجایی که هلند یک قدرت بزرگ دریایی بود؛ پس طبیعتا باید از راه دریا وارد ایران میشد.هلندی که (اگه آمار درستی نوشته شده باشه)  در اواخر قرن شونزدهم و اوایل قرن هفدهم بیش از ۱۰ هزار ناو و صد و شصت هزار ملوان در خدمت داشت.

این هلند تحت فعالیت های شرکت هند شرقی هلند تونسته بود سود زیادی بدست بیاره و روز به روز قدرتمند تر بشه. اما قبل از اینکه هلندی ها به خلیج فارس و یا ایران برسن یه عده اروپاییِ دیگه زودتر از اونها به این منطقه رسیده بودن. این افراد پرتغالی ها بودن که تقریبا ۱۲۰ سال قبل از هلندی ها خودشونو به خلیج فارس رسونده بودن. یعنی اگه بخواهیم دقیق‌تر بگیم؛ پرتغالی ها در سال ۱۵۰۵ میلادی اومدن، بعد انگلیسی ها تحت عنوان کمپانی هند شرقی انگلیس در سال ۱۶۱۵ وارد خلیج فارس شدن و بعدهم هلندی ها تونستن در سال ۱۶۲۳ خودشونو به خلیج فارس برسونن.

اوایل ظهور سلسله صفوی یعنی همزمان با شاه اسماعیل، پرتغالی ها وارد هرمز شدن؛ قلعه های نظامی ساختن و بجز تجارت در کارهای سیاسی و نظامی هم دخالت کردن. قبل از ادامه‌ی داستان این نکته رو بگم که اوایل تجارت اروپا و آسیا از طریق خشکی انجام میشد؛ اما از وقتی که عثمانی ها در سال ۱۴۵۳ میلادی قسطنطنیه رو فتح کردن و عملا دیگه امپراتوری بیزانس به پایان کار خودش رسید؛ عثمانی ها بیشتر به سمت اروپا کشیده شدن و جنگ های زیادی رو با اروپایی ها شروع کردن. اونا تونستن سرزمین های زیادی از اروپایی های مسیحی بگیرن. این جنگ ها دشمنی اروپایی ها و ترک های عثمانی رو بیشتر و بیشتر کرد و راه خشکی تجارت اروپا با شرق بسته شد؛

اما اروپایی ها که نمیخواستن بیخیال سودِ زیادِ تجارت با هند و ایران و چین یا بعبارتی با شرق بشن. تلاش کردن تا راه های دیگه ای رو برای رسیدن به آسیا پیدا کنن. واسکو دوگامای پرتعالی با عبور از دماغه امید نیک در سال ۱۴۹۸ در آفریقای جنوبی خودش رو به هند و آسیا رسوند و بعد از اون پای بقیه‌ی اروپایی های کشتی سوار هم به آسیا باز شد.بگذریم سر وقتِ داستان اصلی خودمون یعنی حضور هلندی ها در ایران.

هلندی ها در ایران

در سال ۱۶۰۳ یکی از کشتی های پرتغالی که بارش ابریشم ایران بود به دست هلندی ها میفته و فروش این ابریشم ها سودِ کلانی رو نصیب هلندی ها میکنه.این سود اونقدر زیر دندون هلندی ها مزه میکنه که مشتاق تجارت با ایران میشن. حاکم ایران در اون موقع هم کسی نبود جز شاه عباس صفوی! کسی که تونسته بود عثمانی ها رو شکست بده؛ عثمانی هایی که گفتیم دشمن اروپایی ها محسوب میشدن و اروپایی ها توان مقابله با اونها رو نداشتن. بخاطر همین مسائل شهرت شاه عباس فراتر از مرزهای ایران رفته بود و به گوش هلندی ها هم رسیده بود.

اما پیش از اینکه هلندی ها رسما نماینده ای به ایران بفرستن؛ عده ای صنعتگر و هنرمند و نقاش هلندی به ایران اومده بودن و در دربار صفوی خدمت میکردن. حضور این افراد و رفت و آمد اونها به دربار باعث شده بود که شاه عباس هم اطلاعاتی از هلند ها بدست بیاره. شاه عباس میدونست که هلند و پرتغال باهم در رقابت و دشمنی هستند و حتی میدونست که بین انگلیس و هلند هم رقابت زیادی وجود داره؛ پس بخاطر همین با روی بتز و با استقبال گرم نماینده هلند رو در سال ۱۶۲۳ پذیرفت؛ اما قبل از اینکه این نماینده یعنی هوبرت ویس نیخ (huybert visnich) پیش شاه عباس بیاد یکسری اتفاقات در منطقه افتاده بود.

اول اینکه انگلیسی ها تونسته بودن در سال ۱۶۱۴ اولین قرارداد رسمی تجاری رو با شاه عباس ببندن و امتیازات خوبی از شاه ایران بگیرن؛ اما مهم تر از اون این بود که انگلیسی ها برای گرفتن امتیازات بیشتر به شاه عباس کمک کرده بودن تا پرتغالی ها رو شکست بدن و اونا رو از هرمز بیرون کنن.این کمک انگلیسی ها، پای اونها رو در تجارت ایران محکم تر میکنه و شرایط سخت تری رو برای تجارت با ایران برای شاه عباس قرار میدن؛ این نکته رو هم بهتره همینجا  بگم که تو بعضی از مقالات نوشته بود که هلندی ها هم به اخراج پرتغالی ها کمک کردن و چند کشتی برای جنگ فرستادن و اصلا به بهانه ی همین کمک با شاه عباس دیدار میکنن. حالا بهانه‌ی دیدار هر چی بوده؛ شاه عباس از نماینده هلند استقبال گرمی میکنه.

حتی با اینکه در جنگ با عثمانی ها بوده؛ بازهم برای نماینده‌ی هلند وقت میذاره اون هم بخاطر اینکه حس میکرد حضور هلندی ها میتونه جلوی خواسته های نامشروع انگلیسی ها رو بگیره و از طرف دیگه انگلیسی ها در تجارت با ایران به ندرت پول پرداخت میکردن و در قبال ابریشمی که میبردن بیشتر پارچه های گرون میاوردن. اما شاه عباس برای مقابله با عثمانی ها بیشتر پول نقد احتیاج داشت تا پارچه و منسوجات!

بعد از مدتی نماینده‌ی هلند یک موافقت نامه تنظیم میکنه که در ۲۱ نوامبر ۱۶۲۳ شاه عباس اونو امضا میکنه و اینجوری اولین قرارداد ایران و هلند بسته میشه. طبق این قرارداد امتیازات زیادی برای بازرگانای هلندی در نظر گرفته میشه؛ امتیازاتی که حسادت انگلیسی ها رو به همراه داشت. امتیازی مثلِ ماده‌‌ی سه این قرارداد؛ که بر اساس اون هلندی ها از هرگونه عوارض و حقوق گمرکی معاف میشن و فقط مختصری حق راهداری پرداخت میکنن.

هلند با این قرارداد شرایط ویژه ای پیدا کرد؛ هم تجارت پر سود ابریشم رو بدست گرفته بود و هم شاه ایران نگاه ویژه ای به هلندی ها داشت. بعد از مدتی شاه عباس تصمیم میگیره مستقیما با دولت هلند روابط سیاسی برقرار کنه. پس شخصی به اسم موسی بیگ رو با هیئت همراه به هلند میفرسته تا اولین سفیرایرانی شاه عباس در هلند لقب بگیره.

موسی بیگ در سال ۱۶۲۶ در بین استقبال گرم هلندی ها به لاهه، مقر دولت هلند میرسه. البته تو مسیر اتفاقات زیادی میفته؛ کشتی های هلندی و انگلیسی که از ترس کشتی‌های پرتغالی باهم حرکت میکردن در بین راه، به پرتغالی ها میخورن و بین اونها جنگ دریایی اتفاق میفته! و موسی بیگ این نبردها رو از نزدیک لمس میکنه. بهرحال موسی بیگ تقاضاها و نامه‌ی شاه عباس رو به شورای ایالت متحد هلند میده.

تقاضاهایی که در اون شاه عباس از هلندی‌ها میخواد تا سفیراشون رو از عثمانی خارج کنن و به شاه عباس کمک کنن تا شر پرتغالی ها از سواحل جنوبی خلیج فارس رو بکنن؛ بجز این موارد هلندی ها هم خواسته بودن تا یک سفیر به ایران بفرستن.د.

خلاصه هلندی ها محترمانه به درخواست ها پاسخ نمیدن و فقط برای جلب رضایت شاه عباس سفیری رو به ایران میفرستن که این سفیر هم خاطرات خودش رو از اون دورات می‌نویسه. سفیری که تقریبا ۴ ماه بعد از فوت شاه عباس در سال ۱۶۲۹ به ایران میرسه و پیش شاه صفی میره و هدایایی که خودش برای شاه عباس آورده بود رو به شاه صفی تقدیم میکنه. یان اسمیت اولین سفیر هلند در ایران بین سالهای ۱۶۲۸دتا ۱۶۳۰ در ایران حضور داشت که پیشنهاد میکنم حتما خاطرات اون رو بخونید.

از این حوادث که بگذریم با مرگ شاه عباس صفوی و روی کار آمدن شاه صفی، هلندی ها موقعیت بهتری هم پیدا کردن. این وضعیت طوری بود که حتی در سال ۱۶۴۵ هلندی ها به جزیره‌ی کیش حمله کردن تا ایران رو مجبور به قبول خواسته های خودشون کنن. بهرحال در این زمان هلندی ها در خلیج فارس برتری کامل تجاری داشتن. اما در آغاز قرن هجدهم میلادی بخاطر ضعیف تر شدن بازرگانان هلندی، کمپانی هندشرقیِ هلند تصمیم میگیره تا بعضی شعبات خودش رو در تعدادی از شهرها تعطیل کنه و فقط شعبه های بوشهر و بندرعباس رو نگه داره.

بعدها هم بخاطر مشکلاتی که با عثمانی ها داشتن، شعبه بصره رو به جزیره‌ی خارک منتقل کردن. در واقع بعد ازحمله‌ی محمود افغان و سقوط صفویان در سال ۱۷۲۲، دفتر نمایندگی و کارگزاری کمپانی هندشرقی هلند در اصفهان ویران میشه؛ اما دوباره با روی کار اومدن نادرشاه و برقراری امنیت بازرگانای هلندی هم فعالیت خودشون رو از سر میگیرن ولی با اینحال، از اونجاییکه هر آغاز یک پایانی داره؛ حضور هلندی ها در خلیج فارس هم به انتهای خودش میرسه. یعنی در زمانِ کریم خان زند؛ میرمُهّنا که در بندر ریگ زندگی میکرد، کار هلند ی ها رو یکسره کرد و اونهارو از خلیج فارس بیرون روند.

میرمهنا در سال ۱۷۶۵ میلادی حملاتی رو علیه هلندی ها در جزیره‌ی خارک سازماندهی میکنه و در نهایت در دسامبر همون سال حمله‌ی نهایی خودش به جزیره‌ی خارک رو انجام میده. هلندی ها تلفات سنگینی میدن و در نهایت تسلیم میشن و اینطوری با سقوط جزیره خارک دوران سلطه و نفوذ هلندی ها در خلیج فارس که حدود صدوپنجاه سال ادامه داشت به پایان میرسه.

منابع=

۱_کتاب اولین سفرای ایران و هلند دکتر ویلم فلور

۲_مقاله نامه ای از شاه صفی به مجلس عمومی هلند نوشته ی دکتر خان‌بابا بیابانی

۳_تاریخ منسوجات در عهد صفوی با دون انگلیس هلند و فرانسه نوشته‌ی ارسلان زینلی و ابوالحسن مبین

فهرست مطالب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *